پلّه پلّه تا ملاقات خدا می روم
پلّه پلّه تا ملاقات خدا می روم
بی تحمّل سوی عرش کبریا می روم
از برکت نور عشق ببین تا کجا، تا کجا ، تا کجا می روم
باد صبا که می شود هر نفسش مشک فشان
حکایت از عشق کند آورد از دوست نشان
عطر گلستان و چمن پر شده در خیال من
مستی عارفانه ای ست قصه ی شور و حال من
صفای نیمه شبان عالمی دگر دارد
سکوت مطلق شب رازها به بر دارد
دلم ز خلوت شب دل نمی کند ، زیرا دعای نیمه شبان بیشتر اثر دارد
لبخند زندگی